آسمانی پدر و مادرآسمانی پدر و مادر، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

آسمانی

قشنگ ترین ساعت دنیا

خدای من؛ دست وبالم از حرف خالی ست، هر چه هست تویی، و تو حرف نداری بعضی از روزها ناخودآگاه خاص می شوند ،استرس و اضطراب فرزاد برایم شیرین بود (برای اولین بار)احساس خوبی داشتم واین شجاعتم را چند برابر می کرد، راستش ترسی بابت خودم نداشتم واگر گاهی دلهره ای هم بود از بابت دخترم بود وبس... از بعد نماز دیگه نخوابیدیم و کم کم آماده رفتن به بیمارستان شدیم، فرزاد وسایل وبرد داخل ماشین گذاشت و با دوربین برگشت وشروع به پرسیدن درباره احساسم واینکه داریم کجا می رویم کرد، در واقع داشت خودش را کمی آرام می کرد. راه افتادیم ساعت نزدیک به 7 بودو رفتیم دنبال مامان و...ساعت7/30 رسیدیم بیمارستان بهمن وکارهای ...
20 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آسمانی می باشد